به گزارش سلام لردگان به نقل از مجله تماشاگر، تلويزيون ايران در سال 92 روزهاي پر فراز و نشيبي را پشت سر گذاشت. در حوزه پخش برنامه هاي ورزشي، گاهي اتفاقاتي در اين رسانه رخ داد که در نوع خودش بسيار عجيب بود. در روزهاي پاياني سال، مرور برخي از اين رخدادها قطعا خالي از لطف نخواهد بود. با ما باشيد با يادآوري وقايعي که برخي از آنها براي هفته ها بين مخاطبان سيما محور بحث و گفتگو بودند.
آرش گشودن روي آنتن
باورنکردني ترين اشتباه ورزشي تلويزيون در سال 92، در يک برنامه انتخاباتي اتفاق افتاد. در شرايطي که دو بازيکن از باشگاه استقلال و يک بازيگر سينما به شوي «عشق من ايران من» دعوت شده بودند تا گپ و گفتي متفاوت با مجري برنامه داشته باشند، ناگهان اتفاقي رخ داد که خيلي زود به يک جنجال بزرگ و کم سابقه در فضاي رسانه اي کشور تبديل شد.
ماجرا از زماني شروع شد که يکي از مجريان اين برنامه براي استقبال از برهاني، بائو و سياوش خيرابي وارد راهروي استوديو شد. او در مسير رساندن اين سه نفر به محل استقرار ميز و صندلي ها، تصميم گرفت فضا را کمي به سمت کل کل پيش ببرد و در همين راستا خطاب به مهاجم استقلال گفت: «آرش شنيدم تو پرسپوليسي بودي اما رفتي استقلال؟» برهاني در مواجهه با اين پرسش غيرمنتظره، با لحني نه چندان مناسب موضوع را تکذيب مي کند؛ آنجا ظاهرا به مجري پرسپوليسي برنامه برمي خورد.

سرانجام همانان شبکه در محل مورد نظر قرار مي گيرند و درست در شرايطي که با محمدرضا حسينيان - ديگر مجري برنامه - در حال احوالپرسي هستند، شوک اساسي به بيننده ها وارد مي شود. فرد استقبال کننده که به پشت صحنه رفته بود، بدون اطلاع از باز بودن ميکروفونش، با کلماتي مبتذل و رکيک به برهاني حمله مي کند و البته صداي وي به واضح ترين شکل ممکن به سمع بينندگان ميليوني رسانه به اصطلاح ملي مي رسد. فيلم اين شاهکار تلويزيوني با هجوم کليکي انبوهي از ايرانيان کنجکاو در سراسر جهان روبرو شد و براي مدتي طولاني بازار کاملا داغي داشت.
سود تعديل
اين هم از عجايب روزگار است ديگر ... در شب پرهيجان برگزاري پلي آف هاي اروپا، شبکه سوم تصميم گرفت ديدار دو تيم سوئد و پرتغال را به صورت زندنه روي آنتن ببرد. همزمان با پخش اين مسابقه، هر از گاهي تصاوير بازي همزمان بين فرانسه و اوکراين هم از طريق اين کانال پخش مي شد. جالب اينکه تاخير 10 ثانيه اي تلويزيون ايران در پوشش مسابقات خارجي اين بار استثنائا به سود بيننده ها تمام شد، به اين ترتيب که دوستان بلافاصله قبل از گل سوم فرانسه که منجر به صعود خروس ها شد، با آگاهي از اينکه توپ وارد دروازه مي شودص فحه را به دو نيم تقسيم کردند تا مردم بتوانند اين گل تاريخي و سرنوشت ساز را هم به صورت به اصطلاح زنده تماشا کنند. بالاخره نمرديم و فايده «تعديل» را هم فهميديم!
خانواده محترم پيکه
تير ماه سال 1392 و هنگام پخش مسابقات جام کنفدراسيون ها، برخي از سوتي هاي صدا و سيما خبرساز شد. از جمله معروفترين اتفاقات پوشش اين تورنمنت، ماجراي رونمايي سيما از خانواده محترم پيکه بود! در حاشيه بازي اسپانيا و ايتاليا زماني که نوبت به پنالتي سوم ماتادورها رسيد، جرارد پيکه پشت توپ قرار گرفته و به زيبايي پنالتي اش را به گل تبديل کرد. در همين حين کارگردان برزيلي خوشحالي خواننده کلمبايي از موفقيت همسرش را به تصوير کشيد که مسئول پخش شبکه 3 هم اين تصاوير را به اشتباه روي آنتن برد.
در حالي که در تمام 120 دقيقه سعي شده بود تصويرهاي اينچنيني پخش نشود، يک لحظه غفلت کار دست دوستان داد تا مدت ها در اين مورد گفتگو شود! با وضعيت فرهنگي حاکم بر برزيل، از همين حالا خيلي ها نگران نحوه پخش مسابقات جام جهاني هستند.
تمايل مالي به لس آنجلس
آخرين باري که مايلي کهن روي خط برنامه نود آمد، اتفاقي رخ داد که به يکي از مهمترين حوادث ورزشي سال 92 تبديل شد. او در حالي که به شدت عصبي و به هم ريخته به نظر مي رسيد، در اين گفتگو طعنه هاي جديدي به دايي زد. او در جواب سرمربي پرسپوليس که گفته بود به خاطر سقوط پنج تيم بايد تنديس پنجه طلايي را به مايلي بدهند گفت: «من اگر کارت طلايي داشتم تيم هايم سقوط نمي کردند.»

مايلي کهن سپس به دوپرده ديگر از زندگي دايي اشاره کرد: «مثل ايشان نيستم که با کفش نماز شکر بخوانم. بازي ازبکستان را تعطيل کرد تا برود آمريکا و گرين کارت بگيرد.» در مهمترين فراز سخنانش اما، مايلي کهن چيزي گفت که برق از سر عادل و پريد و مجري نود را ناچار کرد مکالمه را زودتر از موعد قطع کند: «آقايان عکس 37 سال قبل مرا منتشر کرده اند که روي تي شرتم نوشته کاليفرنيا. من به آن عکس افتخار مي کنم. من عاشق آقاي (...) بودم و هنوز هم دوستش دارم، هر چند با بعضي کارهايش مخالفم!»
مايلي کهن در اين بخش از سخنانش به وضوح از يکي از مشهورترين و سياسي ترين خوانندگان لس آنجلسي ايران نام برد که قطعا طرح اسمش در تلويزيون فراتر از همه خطوط قرمز بود. جالب اينکه سرمربي پيشين تيم ملي بعد از اين برنامه هم در مصاحبه هاي متعددش اقدام به تکرار مواضعش کرد و حتي راجع به برخي آهنگ هاي خواننده مورد علاقه اش نظر کارشناسي داد!
واليبال، سخت تر از مناظره
پخش مسابقات ليگ جهاني واليبال هم در سال 92 براي خودش داستان هاي عجيب و غريبي داشت. در جريان بازي ايران و ايتاليا، تصاوير تماشاگران ايراني از شبکه جام جم پخش شد که پوشش و متناسب با عرف سيما را رعايت نکرده بودند.
همين موضوع تا مدت ها به سوژه طنز کاربران شبکه هاي اجتماعي فارسي زبان تبديل شد و کلي صفحه عجيب و غريب به وجود آمد. جالب اينکه حتي پوشش مسابقات برگزار شده در تهران هم بعضا با تقطيع هايي همراه بود.
بعداز اين اتفاقات علي مطهري در تماسي تلفني با رييس سازمان صدا و سيما به او در اين مورد تذکر داد. چندي بعد ضرغامي مدعي شد پخش اين مسابقات، حتي از روي آنتن بردن مناظره ها هم سخت تر بوده است!
استيلي؛ از فارسي وان تا بازي منشوري
سال 92 حميد استيلي در فاز رسانه اي از دو جهت خبرساز شد. ابتدا ماجراي مصاحبه او با شبکه فارسي وان سروصدا کرد و بعد داستان شيرين زباني فرزندش در يک برنامه زنده پيش آمد. ماجرا از اين قرار بود که مجري برنامه «فيروزه» شبکه اول سيما از دختر حميد استيلي پرسيد تا حالا شده پدرش يک مسابقه را به او ببازد يا نه؟ که او در جواب از يک بازي منشوري نام برد: «آره اتفاقا، تازگي ها داشتيم ... بازي مي کرديم که پدرم باخت، اما شرط را نداد!»
پرده برداري ميهمان کوچک برنامه از تفريحش با پدر، واکنش فوري مجري را به دنبال آورد؛ طوري که او از دختر حميدخان خواست ماجراهاي خانوادگي شان را روي آنتن زنده مطرح نکند! همچنين ديگر دختر زننده گل قرن هم گفت خوشحال مي شود از اينکه پدرش با ماشين مدل بالا مي رود دنبال او، چون پدر و مادر بقيه بچه هاي مدرسه از اين قبيل ماشين ها ندارند. به هر حال از قديم گفته اند حرف راست را بايد از بچه شنيد. نه؟»

آگهي مجاني براي ليگ جعلي
سال 92 و درست در روزهايي که کشورمان در عرصه هاي سياسي و ورزشي با بحران حادي مثل نامگذاري گستاخانه ليگ امارات به عنوان جعلي دست به گريبان بود، کانال يک سيما به عنوان فراگيرترين شبکه تلويزيون ايران در اقدامي خبرساز به پخش برنامه رپرتاژ آگهي گونه و مفصل از باشگاه هاي اماراتي اقدام کرد.
آن دسته از شهرونداني که احتمالا امکانات ديگري ندارند و از سر ناچاري پاي تلويزيون کشورمان مي نشينند، اواخر تابستان گذشته در مجموعه «کارنامه فوتبال» سير و سياحت گروه برنامه ساز ايراني را لابلاي برج و باروهاي شيوخ ديدند. تيمي که به خرج بيت المال راهي امارات شده بود تا از ساختار قوي باشگاه هاي اين کشور گزارش تهيه کند و آن را مثلا براي الگوبرداري تيم هاي ايراني روي آنتن بفرستد.
الاهلي، النصر، الشباب؛ تابلو پشت تابلو، تبليغ پشت تبليغ براي تيم هايي که چند روز بعد از اين گزارش اولين دوره از مسابقات ليگ جعلي شان را با شکوه هر چه تمام تر استارت زدند. البته اصل ماجرا اين نبود. برنامه «کارنامه فوتبال» يک سال قبل از آن توليدش ده بود و قرار گرفتن در صف پخش برنامه هاي توليدي - مشارکتي صدا و سيما اين مشکل را دقيقا در بدترين زمان ممکن پديد آورد.
انتهاي پيام/